چین آماده‌باش شد؛ رونمایی از استراتژی آنتی ترامپ پکن/ آمریکا تاب می‌آورد؟

۶ بازديد

به گزارش اکوایران، کنگره ملی خلق چین در 15 مارس (15 اسفند) جلسه سالانه خود را برگزار خواهد کرد و طی آن مقامات ارشد این کشور به تعیین مسیر اقتصادی و برنامه‌های هزینه‌کرد دولت در سال پیش‌رو اقدام خواهند کرد.

براساس آنچه اکوایران به نقل از بلومبرگ به نگارش در آورده است:‌ coins game در چنین شرایطی سرمایه‌گذاران به بسته‌های محرک مالی جدید و سیگنال‌های سیاستی گسترده‌تر توجه خواهند داشت؛ به‌ویژه پس از رشد چشمگیر در سهام‌های فناوری چین که به‌دنبال ظهور شرکت هوش مصنوعی «دیپ‌سیک» روی داد. آنان می‌خواهند مطمئن شوند که این رالی رشد ادامه خواهد داشت یا خیر.

 

چه موضوعاتی در دستور کار قرار دارند؟

در این جلسه پارلمانی که حدود یک هفته طول می‌کشد، نزدیک به سه هزار نماینده از سراسر چین در تالار بزرگ خلق گردهم خواهند آمد و طی آن لی چیانگ، نخست‌وزیر چین با ارائه گزارشی از فعالیت‌ها، جلسه را آغاز خواهد کرد.

 

این موضوع به‌همراه گزارش جداگانه‌ای از بودجه از سوی وزارت دارایی شامل ارقامی از قبیل هدف رسمی رشد اقتصادی در سال 2025 - که احتمالا برای سومین سال متوالی در سطح حدود 5 درصد باقی بماند- در این جلسه بررسی می‌شود. از دیگر موارد مورد بحث کسری بودجه خواهد بود تا مشخص شود پکن برای رسیدن به اهدافش تا چه اندازه آماده هزینه‌کردن است.

دولت چین همچنین ممکن است برای نخستین‌بار در بیش از دو دهه، برای رساندن تورم به زیر سه درصد هدف‌گذاری کند و به‌طور بالقوه آن را در 2 درصد نگه دارد، تا به سیاست‌گذاران نسبت به خطرات رکود طولانی‌مدت سیگنالی ارسال کند. این هدف معمولا به‌عنوان سقفی به‌جای یک هدف الزام‌آور در نظر گرفته می‌شود.

 
 

یک هدف دیگر اصلی برای پکن، تقویت هزینه‌کرد از سوی مردم چین است. سیاست‌گذاران ممکن است برنامه‌ تعویض کالای مصرفی را گسترش دهند و اقداماتی را برای بازگرداندن اعتماد خانوارها و آزادسازی پتانسیل هزینه‌های بلندمدت معرفی کنند. گام‌های احتمالی شامل افزایش پرداختی‌های بازنشستگی، بالابردن یارانه‌های بیمه پایه اجتماعی و حمایت مالی از خانواده‌های دارای فرزند باشد.

انتظار می‌رود در پایان این گردهمایی، این‌ برنامه‌ها تأیید پارلمان را به‌دست آورند.

 

نقش ترامپ در این وضعیت چیست؟

در حالی‌که بعید به نظر می‌رسد نام رئیس‌جمهوری آمریکا در اسناد رسمی کنگره ملی خلق آورده شود اما سیاست‌های او که چین را هدف قرار داده، سایه‌ای سنگینی بر این نشست خواهد داشت.

 

 

 

از زمان ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید، او تعرفه اضافی 10 درصدی بر واردات از چین را اعمال کرده، ‌به‌دنبال محدودکردن سرمایه‌گذاری چین در بخش‌های استراتژیک آمریکا نظیر فناوری و انرژی بوده و همچنین از مکزیک خواسته است تا بر واردات از چین تعرفه وضع کند.

بلومبرگ در ادامه می‌نویسد، فضای تجاری رو به وخامت، چالشی برای صادرات چین ایجاد کرده است اما این فضاها همواره یکی از عوامل کلیدی رشد اقتصادی این کشور بوده است. همچنین با توجه به ضعف تقاضای داخلی و مقاومت پکن در بازگشت به مدل رشد مبتنی بر بدهی‌های سنگین، دولت اکنون تمرکز بیشتری بر تقویت مصرف داخلی دارد.

نخست‌وزیر چین اخیرا بر ضرورت تقویت مصرف داخلی به‌عنوان موتور اصلی رشد اقتصادی تأکید کرده است و از اصطلاح «گردش داخلی» برای نشان‌دادن این سیاست استفاده کرده است. این اصطلاح نخستین‌بار در دوران همه‌گیری کرونا مطرح شد؛ دقیقا زمانی‌که چین بر خودکفایی تمرکز داشت. احیای این اصطلاح نشان می‌دهد که پکن خود را برای تقابل اقتصادی شدیدتر با ایالات‌متحده آماده می‌کند.

 

در طول یک هفته چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟

کنگره ملی خلق هم‌زمان با کنفرانس مشورتی سیاسی خلق چین برگزار می‌شود که یک نهاد مشورتی متشکل از نمایندگان حزب، بخش‌های فرهنگی، تجاری و حقوقی است. در روز نخست، پس از جلسه عمومی افتتاحیه، قانون‌گذاران و مشاوران سیاسی در گروه‌هایی تشکیل جلسه می‌دهند تا گزارش‌های ارائه‌شده توسط نخست‌وزیر، وزارت دارایی و سازمان برنامه‌ریزی ملی را بررسی کنند. همچنین در طول هفته، دیوان عالی چین و دادستان کل این کشور نیز گزارش‌های سالانه خود را به پارلمان ارائه خواهند کرد.

یکی از مهم‌ترین رویدادها، کنفرانس مطبوعاتی سالانه وانگ یی، وزیر خارجه چین خواهد بود. تحلیل‌گران به سخنان او به‌دقت گوش خواهند داد تا سرنخ‌هایی از استراتژی پکن در مواجهه با دونالد ترامپ، نقش چین در پایان‌دادن به جنگ اوکراین و آینده شراکت شی جین‌پینگ با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه را پس از تغییر رویکرد ترامپ در قبال جنگ اوکراین به‌دست آورند.

نکته قابل توجه اما این است که چین سنت 30 ساله برگزاری کنفرانس مطبوعاتی نخست‌وزیر در روز پایانی کنگره را لغو کرده است؛ این اقدام یکی از معدود فرصت‌هایی که در آن یک مقام ارشد دولتی مستقیما با مردم ارتباط برقرار می‌کرد را از بین برده است.

احتمال وقوع شگفتی‌هایی وجود دارد؟

احتمالا خیر. برای چندین دهه نشست سالانه کنگره ملی خلق فرصتی نادر برای سرمایه‌گذاران بود تا با شخصیت‌ها و دیدگاه‌های مقاماتی که اقتصاد دوم جهان را هدایت می‌کنند، آشنا شوند. اما در سال‌های اخیر، این رویداد به‌شدت کنترل‌شده و از پیش برنامه‌ریزی‌شده شده است؛ به‌طوری که مجالی برای سخنان ناگهانی یا پیشنهادهای غیرمتعارف باقی نمی‌ماند؛ موضوعی که زمانی حتی در چنین محیط بسته‌ای باعث ایجاد بحث و گفت‌وگو می‌شد.

 

در عوض، احتمالا نمایندگان بر «موضوعات امن» تمرکز خواهند کرد که به تقویت روایت مثبت کمک می‌کنند. یکی از محورهای اصلی بحث‌ها، هوش مصنوعی خواهد بود؛ به‌ویژه پس از ظهور شرکت دیپ‌سیک که پذیرش هوش مصنوعی را در سطوح مختلف حکومتی تسریع کرده است. مقامات محلی هم‌اکنون در حال ادغام هوش مصنوعی با قوانین اجرایی، سیستم قضایی، پیش‌بینی آب‌وهوا و خدمات عمومی هستند. انتظار می‌رود که بحث‌ها هم بر مزایا و هم بر چالش‌های این فناوری متمرکز باشد، زیرا سیاست‌گذاران قصد دارند نقش هوش مصنوعی را در توسعه آینده چین برجسته کنند.

نشانه‌هایی از این موضوع وجود دارد. شی جین‌پینگ اخیرا با کارآفرینان برتر چینی، از جمله جک ما -بنیان‌گذار علی‌بابا- دیدار کرده است. این اقدام، چهار سال پس از سرکوب‌های نظارتی که صنعت فناوری چین را دچار تزلزل کرد، موضوعی قابل‌توجه محسوب می‌شود. 

این دیدار نشانه‌ای آشکار از این است که چین به کسب‌وکارهای خصوصی، نه فقط شرکت‌های دولتی، برای رشد اقتصادی و تثبیت اقتصاد متزلزل خود نیاز دارد. پکن به‌خوبی می‌داند که با توجه به نقش مهم فناوری در رقابت با ایالات متحده، حمایت از این بخش حیاتی خواهد بود.

به همین دلیل، رئیس‌جمهوری چین وعده داده تا دسترسی شرکت‌های خصوصی به منابع مالی را بهبود ببخشد و جریمه‌ها و مجازات‌های بیش از حد را کاهش دهد. از آن زمان، وزارت‌خانه‌های مختلف متعهد شده‌اند که دستورات او را اجرا کنند. برای تکمیل این اقدامات، انتظار می‌رود کنگره ملی خلق لایحه‌ حمایت از اقتصاد خصوصی را برای بار سوم و آخرین بار بررسی کند. در آخرین پیش‌نویس این لایحه، بندی برای منع جریمه‌های غیرقانونی علیه شرکت‌های خصوصی اضافه شده که نشانه‌ای از تلاش گسترده‌تر پکن برای بازگرداندن اعتماد و تشویق سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود.

پسر پزشکیان درباره مذاکره ایران و آمریکا موضع گیری کرد/ شگفتا! ترامپ هم دستور فشار به ایران را امضا می کند هم می گویید بیایید مذاکره کنیم

۶ بازديد

 

پسر پزشکیان درباره مذاکره ایران و آمریکا موضع گیری کرد/ شگفتا! ترامپ هم دستور فشار به ایران را امضا می کند هم می گویید بیایید مذاکره کنیم

یوسف پزشکیان فرزند بت کوینز رئیس جمهور در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: مذاکره به حسن نیت نیاز دارد. اگر قصد مذاکره داشتند می‌توانستند برا شروع با رفع تحریم ها ولو به مقدار اندک شروع کنند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، یوسف پزشکیان فرزند رئیس جمهور در شبکه اجتماعی ایکس درمورد تحریم ها و ترامپ نوشت:

هنر آمریکایی‌ها این است که جنایت کنند و حقیقت را وارونه نشان دهند و دیگری را مجرم نشان دهند و او را گردن بزنند. ترامپ در اولین اقدام خود در برابر ایران، دستور افزایش فشار اقتصادی و اعمال تحریم‌های بیشتر را امضا می‌کند و بعد می‌گوید بیایید مذاکره کنیم.

شگفتا! مذاکره به حسن نیت نیاز دارد. اگر قصد مذاکره داشتند می‌توانستند برا شروع با رفع تحریم ها ولو به مقدار اندک شروع کنند. اما شیطان وجودشان به قدری قدرت گرفته که نمیتوانند خوی استکباری‌شان را پنهان کنند.

برخی گفتند سخن رئیس جمهور که تحریم ها باید برداشته شود یعنی وعده رفع تحریم ها! ۱-تحریم را کسی باید لغو کند که آنرا وضع کرده ۲- رئیس جمهور همواره از دوستی و رابطه با دنیا و پرهیز از جنگ و تقبیح کشتار بی‌گناهان حرف زدند! پاسخ پیام صلح افزایش تحریم و فشار بر مردم ایران است؟

پسر پزشکیان درباره مذاکره ایران و آمریکا موضع گیری کرد/ شگفتا! ترامپ هم دستور فشار به ایران را امضا می کند هم می گویید بیایید مذاکره کنیم

سخنان رهبری درباره مذاکره با آمریکا تاکتیک است نه راهبرد/ نه اصولگرایان خوشحال باشند، نه اصلاح طلبان ناامید شوند

۸ بازديد

 

سخنان رهبری درباره مذاکره با آمریکا تاکتیک است نه راهبرد/ نه اصولگرایان خوشحال باشند، نه اصلاح طلبان ناامید شوند

جز ابراز تمایل ترامپ بت کوینز برای مذاکره، هیچ تغییر واقع‌گرایانه‌ای در سیاست آمریکا رخ نداده است.  این تمایل بارها از سوی مقامات رسمی ایران نیز بیان شده است و لذا در بیان تمایل برای گفت‌وگو، توازن و تعادل وجود دارد. درحالی‌که به‌طور عملی آمریکا چند اقدام منفی انجام داده است.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه هم میهن نوشت:

بازتاب داخلی سخنان رهبر انقلاب درباره مذاکره با آمریکا بار دیگر نشان داد که فهم تحلیلی ما از سیاست جهانی نیاز به یک بازنگری جدی دارد.

اصولگرایان، کاسبان تحریم و همه بازماندگان از قدرت که با روی کار آمدن دولت پزشکیان آینده خود را در ابهام می‌بینند، چنان شادمان هستند که سر از پا نمی‌شناسند و با تمام قوا به میدان آمده‌اند و از همه تریبون‌هایی که در اختیار دارند، حریف را به گوشه رینگ کشانده‌اند و با شعارهای شاذ و به‌قول خودشان انقلابی، در حال میوه‌چینی‌اند.

در آن سو، کسانی که فکر می‌کردند رویکرد تحول‌خواهانه در سیاست دولت پزشکیان گره کور روابط با غرب و آمریکا را خواهد گشود؛ چنان سرخورده و نگران شده‌اند که انگار دنیا به آخر رسیده است. درحالی‌که هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است.

نه خوشحالی اصولگرایان مبنایی واقعی دارد و نه سرخوردگی رقیبان آنها. سیاست در جهان امروز بسیار سیال است و این، یعنی سیاست و مواضع و کنشگری‌ها در هر لحظه پتانسیل تغییر دارد و بی‌ثبات است.

اظهارات رهبر انقلاب در رابطه با مذاکره با آمریکا از دو منظر قابلیت تحلیل دارد:

اول، سویه راهبردی است. راهبرد سیاست خارجی کشور که همه ارکان نظام و در رأس آن رهبری به آن اذعان دارند؛ ارتباط و تعامل با همه کشورها ازجمله آمریکا و اروپا براساس اولویت‌هایی است که بارها اعلام شده است. در این راهبرد هیچ تغییری صورت نپذیرفته است. پس بر این اساس هم دست دولت باز است و هم امکان پیشبرد آن فراهم است و رهبری هیچگاه چنین راهبردی را نفی نکرده است.

دوم، سویه تاکتیکی است. این سویه فقط در رابطه ویژه با موضوع ایران و آمریکا قابل بحث است. بعد از انتخاب مجدد ترامپ، فضاسازی رسانه‌ای موجب به‌وجود آمدن یک مطالبه هیجانی برای تسریع در روند تغییر در روابط ایران و آمریکا شد. دولت ترامپ نیز با دامن زدن به این مطالبه هیجانی سعی کرد تا مدیریت آن را برعهده بگیرد. درحالی‌که در عمل آنچه دولت ترامپ در گام‌های اولیه انجام داده است، استمرار و تقویت سیاست‌های قبلی است که نمونه روشن آن، احیای فشار حداکثری با امضای یادداشت ریاست‌جمهوری و فشار به چین برای نخریدن نفت ایران است.

سخنان رهبر انقلاب دقیقاً واکنشی به این موضوع است و می‌توان آن را یک الزام عملی در سویه تاکتیکی دانست؛ موضوعی که می‌تواند سیال و تغییرپذیر باشد. دلیل آن هم کاملاً روشن است؛ چون جز ابراز تمایل ترامپ برای مذاکره، هیچ تغییر واقع‌گرایانه‌ای در سیاست آمریکا رخ نداده است.  این تمایل بارها از سوی مقامات رسمی ایران نیز بیان شده است و لذا در بیان تمایل برای گفت‌وگو، توازن و تعادل وجود دارد. درحالی‌که به‌طور عملی آمریکا چند اقدام منفی انجام داده است.

اگر به‌طور واقع‌بینانه نگاه کنیم، شرایط برای استمرار خوش‌بینی به مفید بودن مذاکره فی‌مابین ایران و آمریکا فراهم نیست و چنین مطالبه‌ای نباید به یک امید و امر ملی تبدیل می‌شد که سخنان رهبری با هدف مسدود کردن این مسیر است. اما آیا در اهمیت، ضرورت و مصلحت اینکه باید در نوع رفتار ایران و آمریکا دگرگونی به‌وجود آید نیز تردید وجود دارد؟ علی‌القاعده، پاسخ به آن منفی است؛ چون مسدود بودن دائمی روابط ایران با غرب و آمریکا خسارت جبران‌ناپذیری به ایران وارد می‌کند.

این واقعیت را باید پذیرفت که چنین انسدادی عاقلانه و مبتنی بر مصلحت نیست و دیر یا زود باید راهی مبتنی بر خرد و مصلحت برای آن جست‌وجو کرد. کسانی که سعی دارند همه پل‌ها را خراب کنند؛ نه به ایران به‌عنوان یک هویت تاریخی و سرزمینی باور دارند و نه به مردم و رنج‌های‌شان می‌اندیشند. یکی از ضرورت‌های خرد و مصلحت، توجه جدی به برداشتن موانع رابطه عزتمندانه با غرب است.

پیوستن کامل بهFATF، همکاری با نهادهای بین‌المللی، انسجام ملی، استمرار تعامل با کشورها، تغییر لحن و ادبیات گفت‌وگو با دیگران، حمایت کامل از نظریات کارشناسی، اعتماد به دولت و سرمایه‌های کارشناسی آن، لگام زدن به نیروهای تندرو و بی‌پرنسیب و فحاش از زمره این موارد است.

جای تأسف است که شخصیت‌های وطن‌پرستی چون محمدجواد ظریف در این فضای آلوده این چنین تحت‌فشار قرار دارند و کشور قادر نیست از توان کارشناسی و تجربیات آنها بهره ببرد. این روزهای پرالتهاب نباید ادامه یابد؛ چون تکرار تجربه تلخ گذشته خواهد بود که پیامد آن، به خطر افتادن تمامیت کشور است که تنها دشمنان ما را خشنود می‌کند.

اولین واکنش ایران به تهدید بمباران از سوی ترامپ

۱۰ بازديد

معاون وزیر امور خارجه در واکنش به تهدیدات و اظهارات خلاف حقوق بین‌الملل رئیس جمهور آمریکا بیان کرد که با هدف پیگیری‌های حقوقی یک نامه اعتراضی به عنوان سند شورای امنیت سازمان ملل به ثبت می‌رسد.

 
اولین واکنش ایران به تهدید بمباران از سوی ترامپ
 
 
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

کاظم غریب آبادی، بت کوینز معاون حقوقی و بین‌المللی وزارت امور خارجه در واکنش به تهدیدات رئیس جمهور آمریکا علیه ایران در حساب رسمی خود در برنامه ایکس نوشت: حضور گسترده مردم شریف و بزرگ ایران در راهپیمایی بزرگداشت چهل و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، پاسخ محکمی به تهدیدات اخیر رئیس جمهور آمریکا بود.

وی تصریح کرد: ایران بطور قاطع از امنیت و منافع ملی خود حفاظت خواهد کرد.

غریب آبادی همچنین نوشت: با هدف پیگیری‌های حقوقی نیز اظهارات خلاف حقوق بین‌الملل و منشور ملل متحد رئیس جمهور آمریکا طی یک نامه اعتراضی به عنوان سند شورای امنیت سازمان ملل به ثبت می‌رسد.

کرملین: از جزئیات طرح ترامپ اطلاعی نداریم

۱۱ بازديد

 

کرملین: از جزئیات طرح ترامپ اطلاعی نداریم

سخنگوی کرمیلن امروز اعلام کرد: از جزئیات طرح «ترامپ» برای نوار غزه اطلاعی نداریم.

به گزارش coins game خبرآنلاین به نقل از ریانووستی، دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرمیلن امروز دوشنبه با انتشار بیانیه ای اعلام کرد: روسیه تمام تلاش خود را برای کمک رسانی به کسانی که در مناطق تحت اشغال نیروهای مسلح اوکراین در کورسک هستند، انجام می دهد.

به گزارش مهر، در ادامه بیانیه صادره از سوی سخنگوی کرمیلن در این خصوص آمده است: هنوز از جزئیات طرح ترامپ برای نوار غزه اطلاعی نداریم. باید صبر کرد.

به گزارش خبرگزاری آناتولی، دیمیتری پسکوف، گفت: اگر این یک برنامه اقدام منسجمی باشد، باید منتظر جزئیاتی باشیم. نزدیک به ۱.۲ میلیون فلسطینی در آنجا زندگی می کنند - این مسئله اصلی است. از این قبیل سؤالات زیاد است.

وی افزود که به این افراد بر اساس قطعنامه های مربوطه شورای امنیت سازمان ملل وعده راه حلی برای تشکیل دولت داده شده است.

ترامپ کمتر از ۲۴ ساعت سه موضع درباره ایران گرفت؛ نقشه او پس از رد مذاکره از سوی ایران چه خواهد بود؟

۸ بازديد
ترامپ کمتر از ۲۴ ساعت سه موضع درباره ایران گرفت؛ نقشه او  پس از رد مذاکره از سوی ایران چه خواهد بود؟

با رد پیشنهاد مذاکره امریکا از سوی ایران و افزایش تهدیدات ترامپ علیه کشورمان، هدف ترامپ از این تهدیدات چیست و پیامدهای احتمالی آن چه خواهد بود؟

رسول سلیمی: دونالد ترامپ، coins game رئیس‌جمهور آمریکا، در روزهای نخست بازگشت به کاخ سفید، بار دیگر سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران را با امضای یادداشت ریاست جمهوری احیا کرد. این اقدام در حالی صورت گرفت که او همزمان از تمایل خود برای مذاکره مستقیم با تهران سخن می‌گفت. این تناقض ظاهری در مواضع ترامپ، سؤالات متعددی را درباره اهداف واقعی واشنگتن، احتمال حمله نظامی و پیامدهای احتمالی آن برجسته کرده است.

 سیاست ترامپ: ترکیب فشار و دیپلماسی قهری

ترامپ در کمتر از ۲۴ ساعت، سه موضع متفاوت درباره ایران اتخاذ کرد:

۱. امضای یادداشت فشار حداکثری با هدف «جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای و کاهش صادرات نفت کشورمان به صفر

۲. ابراز تمایل برای مذاکره با رئیس‌جمهور ایران و اشاره به امکان توافق هسته ای «قابل راستی آزمایی»

۳. هماهنگی با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل برای مقابله با ادعای «تهدیدات منطقه ای ایران»

این رویکرد دوگانه، از سوی تحلیلگران به عنوان «دیپلماسی قهری» تفسیر شده است؛ استراتژی که هدف آن وادار کردن تهران به پذیرش خواسته‌های واشنگتن از طریق ترکیب تحریم‌های شدید و گشایش‌های مذاکره است. ترامپ در مصاحبه هایش تأکید کرد: «ما حق داریم فروش نفت ایران را مسدود کنیم اما ترجیح می‌دهم به توافق برسیم».

 

ترامپ کمتر از ۲۴ ساعت سه موضع درباره ایران گرفت؛ نقشه او  پس از رد مذاکره از سوی ایران چه خواهد بود؟

 نقشه ترامپ پس از رد مذاکره از سوی ایران: تهدید نظامی و هماهنگی با اسرائیل

با وجود اعلام تلویحی آمادگی ایران برای مذاکره مشروط (از جمله شرط لغو تحریم‌ها و تضمین‌های بین‌المللی)، ترامپ به نظر می‌رسد مسیر فشار را در اولویت قرار داده و بدون توجه به پالس مثبت از سوی ایران است. یکی از مهمترین دلایل این تصمیم ترامپ، ادراک فعلی او مبنی بر قرارداشتن ایران در «موقعیت ضعف» است. ادراکی که به گفته ناظران سیاسی با واقعیت فاصله دارد. بر اساس اسناد منتشرشده، نقشه او شامل موارد زیر است:

 ۱. تحریم‌های اقتصادی بی‌سابقه: هدف این تحریم ها کاهش درآمدهای نفتی ایران به صفر، حتی با وجود مخالفت چین و تأثیرات احتمالی آن برابر هدف گذاری امریکا، کاهش ارزش ریال و تشدید بحران اقتصادی اثرگذار بر معیشت ایرانیان در داخل کشور است.

 ۲. تهدید نظامی غیرمستقیم: ترامپ در دیدار با نتانیاهو بر «حق آمریکا برای حمله به تأسیسات هسته ای ایران» تأکید کرد. اسرائیل نیز اخیراً درخواست خرید ۷ میلیارد دلار سلاح پیشرفته از آمریکا را داده که ترامپ ارسال این تجهیزات را در اولویت قرار داده است.از سوی دیگر تحلیلگران معتقدند حمله مستقیم به ایران به دلیل «هزینه‌های سنگین منطقه ای» کمتر محتمل است و این احتمال بیشتر متصور است که اسرائیل با سناریوی مهندسی شده، ایران را به حمله به اسرائیل تحریک کند تا از این رهگذر، فرصت قانونی برای حمله اسرائیل به ایران فراهم شود.

۳. فشار بر اروپا: واشنگتن از متحدان اروپایی خواسته تا تحریم‌های «مکانیسم ماشه» را فعال کنند. امریکا برای اجرای این سناریو به دنبال اجماع سازی علیه ایران بین کشورهای اروپایی از مسیر آژانس بین المللی انرژی اتمی است.

۴.محدودیت‌های فناوری: جلوگیری از دسترسی ایران به فناوری‌های حساس موشکی و هسته ای

 

ترامپ کمتر از ۲۴ ساعت سه موضع درباره ایران گرفت؛ نقشه او  پس از رد مذاکره از سوی ایران چه خواهد بود؟

 

 اهداف ترامپ: فراتر از برنامه هسته ای

اگرچه ترامپ مدعی است هدف اصلی «جلوگیری از سلاح هسته ای ایران» است اما اسناد داخلی آمریکا نشان می‌دهد اهداف گسترده‌تری دنبال می‌شود:

۱. تضعیف نفوذ منطقه‌ای ایران: قطع حمایت از گروه‌هایی مانند حزب الله لبنان و حوثی‌های یمن

۲. مهار برنامه موشک‌های بالستیک: محدودیت در توسعه موشک‌های با برد بیش از ۲ هزار کیلومتر

۳. تغییر رفتار جمهوری اسلامی: ایجاد اختلاف در حاکمیت ایران از طریق تشدید بحران اقتصادی

ترامپ در یک توئیت صریحاً اعلام کرد: «اگر ایران به سلاح اتمی دست یابد، ما می‌توانیم آنجا را به جهنم تبدیل کنیم!»

 

ترامپ کمتر از ۲۴ ساعت سه موضع درباره ایران گرفت؛ نقشه او  پس از رد مذاکره از سوی ایران چه خواهد بود؟

 

واکنش ایران: سیاست تهدید هم سطح

مقامات کشورمان به طور متحد و حول محورهای زیر به اقدامات ترامپ پاسخ دادند. عباس عراقچی، وزیر خارجه کشورمان تاکید کرد که «فشار حداکثری تجربه‌ای شکست خورده است و تکرار آن نتیجه دیگری ندارد» در همین راستا مقامات کشورمان بارها اعلام کردند طبق فتوای مذهبی رهبرانقلاب، تولید سلاح هسته ای حرام است. از این رو سیاست های ترامپ علیه ایران بر مبنایی نادرست بنا شده و بهانه جویی های این کشور برای منع ایران از فناوری هسته ای، با انگیزه های برتری جویانه در جریان است.

 این در حالی است که اگرچه قبل از تهدیدات ترامپ علیه ایران، مسعود پزشکیان، در اظهاراتی با بیان اینکه «تهران آماده مذاکره اصولی بدون پیش شرط است اما لغو تحریم‌ها ضروری است»، چارچوب هر مذاکره ای را منوط به نتیجه بخش بودن آن با لغو تحریم ها دانسته بود اما ادبیات تهدیدآمیز ترامپ به تغییر ادبیات رئیس جمهور نیز منجر شد و در واکنش به سیاست تحریم‌های حداکثری ترامپ و احتمال به صفر رساندن فروش نفت ایران، گفت «آمریکا فکر می‌کند زندگی ما به نفت وابسته است. ایران ذخایر و منابع عظیمی دارد که اگر درست مدیریت شود و با کشورهای همسایه مثبت تعامل کنیم می‌توان تحریم‌ها را بی‌اثر کرد.»

ترامپ کمتر از ۲۴ ساعت سه موضع درباره ایران گرفت؛ نقشه او  پس از رد مذاکره از سوی ایران چه خواهد بود؟

پیامدهای احتمالی حمله به ایران

در چنین شرایطی ناظران سیاسی معتقدند هرگونه عملی شدن تهدیدات نظامی علیه ایران به مناقشه ای منطقه ای با ابعاد اقتصادی، سیاسی و نظامی تبدیل خواهد شد. مهمترین محور پیامدهای حمله به ایران عبارتند از:

۱. تشدید بحران اقتصادی جهانی: افزایش قیمت نفت به بیش از ۲۰۰ دلار و رکود بازارهای مالی از جمله پیشبینی کارشناسان اقتصادی بوده است

۲. جنگ نیابتی در منطقه: تشدید درگیری در یمن و احتمال حمله مجدد یمن به تأسیسات نفتی عربستان از جمله پیامدهای احتمالی حمله به ایران خواهد بود.

۳. واکنش روسیه و چین: احتمال وتوی قطعنامه‌ها علیه ایران در شورای امنیت و تقویت همکاری های نظامی ابرقدرت های شرقی با تهران از پیامدهای مهم حمله ائتلاف غرب به ایران خواهد بود.

۴. افزایش تنش‌های داخلی در آمریکا: درگیری حتی اسرائیل در جنگ با ایران به افزایش هزینه های امریکا در منطقه منجر خواهد شد و مخالفت دموکرات‌ها و بخشی از جمهوری‌خواهان با جنگ جدید در خاورمیانه را به دنبال خواهد داشت

سیاست ورزی بین جنگ و مذاکره

ترامپ در دور دوم ریاست‌جمهوری خود، با احیای فشار حداکثری و تهدید نظامی، می‌کوشد ایران را به میز مذاکره بکشاند. اما تهران با تاکید بر بدعهدی ترامپ در خروج آمریکا از برجام، به دنبال تضمین‌های عملی در صورت هرگونه مذاکره احتمالی است. مذاکراتی در شرایط فعلی، مخالفت با آن قطعی است. اما در این میان، اسرائیل به عنوان بازیگر کلیدی، نقش تحریک کننده را ایفا می‌کند تا از رهگذر تشویق ایران به اجرای عملیات نظامی علیه این کشور، امریکا را برای حمله به زیرساخت های اقتصادی و هسته ای متقاعد کند. از این رو ارسال تجهیزات و ادوات نظامی جدید از امریکا به اسرائیل را می توان در چنین سناریویی صورتبندی کرد. چه آنکه رهبر انقلاب نیز در آخرین واکنش به اظهارات ترامپ تأکید کردند «مذاکره با آمریکا نه عقلانی است، نه شرافتمندانه».

هدیه جنجالی نخست وزیر ژاپن در نخستین دیدار با ترامپ + تصاویر

۷ بازديد

نخست وزیر ژاپن در دیدار خود با دونالد ترامپ در کاخ سفید هدیه‌ای جنجالی را به این رئیس جمهور آمریکا تقدیم کرد.

 
هدیه جنجالی نخست وزیر ژاپن در نخستین دیدار با ترامپ + تصاویر
 
 
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

«شیگرو ایشیبا»، نخست وزیر ژاپن اولین ملاقات رو در روی خود با «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا را روز جمعه در کاخ سفید برگزار کرد.

بر اساس coinsgame گزارش روزنامه آمریکایی «نیویورک پست»، ایشیبا در این دیدار یک کلاهخود سامورایی طلایی مشهور به «کلاهخود ابدی» را به ترامپ هدیه کرد.

این هدیه در حالی اعطا شد که رهبران ۲ کشور در نشست خود به مذاکره بر سر کاستن از کسری تجاری آمریکا در رابطه با ژاپن پرداختند. رئیس جمهور ۷۸ ساله آمریکا اخیرا کشورهای همسایه و متحد آمریکا و چین را تهدید به اعمال تعرفه‌های تجاری جدید با هدف تقویت کارخانه‌های تولیدی آمریکا کرده است.

63350636

کلاهخود سامورایی طلایی اهدایی نخست وزیر ژاپن به ترامپ

خبرگزاری «کیودو نیوز» ژاپن به نقل از یک منبع دولتی گزارش کرد ایشیبا که ۶۸ ساله است به یک شرکت در شهر زادگاهش به نام «توتوری» سفارش ساخت این هدیه که مشخصا طلایی باشد را داد و علت هدیه دادن آن محبوبیت پیدا کردن کلاهخودهای سامورایی در ایالات متحده به لطف سریال محبوب «شوگان» است.

بر اساس این گزارش نخست وزیر ژاپن این کلاهخود سامورایی طلایی را به عنوان هدیه اختصاصی خود به ترامپ سفارش داده است.

22

کلاهخود سامورایی طلایی اهدایی نخست وزیر ژاپن به ترامپ

«تومویا هانافوسا»، رئیس شرکت «نینگیونو هانافوسا» اظهار کرد وزارت امور خارجه ژاپن ماه نوامبر گذشته سفارش ساخت این هدیه را نزد این شرکت ثبت کرد. در آن زمان یک ماه از ورود ایشیبا به نخست وزیری ژاپن می‌گذشت.

به نوشته کیودو نیوز مقام‌های ژاپنی در آن زمان به هانافوسا تاکید کردند این کلاهخود قرار است به یک شخص بسیار مهم خارجی اعطا شود و حالا از اینکه شرکت او این کلاهخود به ارزش بیش از ۱۰۰۰ دلار (۱۶۸۰۰۰ ین)‌ را تولید کرده «شدیدا خوشحال و خرسند» است.

ترامپ نیز متقابلا در دیدار با ایشبا هدیه‌ای به او داده است.

او به نخست وزیر ژاپن کتاب تصویری خود به نام «آمریکا را نجات دهید» که تصویری از اولین سوءقصد به جان وی در تابستان گذشته روی جلد آن است را هدیه داده است.

33

هدیه دادن کتاب توسط ترامپ به نخست وزیر ژاپن

«شینزو آبه»، نخست وزیر فقید ژاپن در نوامبر ۲۰۱۶ در دیدارش با دونالد ترامپ به او یک «چوب گلف به رنگ طلایی» به ارزش ۳۷۵۵ دلار هدیه داد. شینزو آبه که در سال ۲۰۲۲ ترور شد همچنین به فرمانده کل قوای آمریکا دو نوع چوب گلف دیگر یکی از نوع درایور به ارزش ۳۰۴۰ دلار و دیگری از نوع پوتر به ارزش ۴۶۰ دلار را دور اول ریاست جمهوری ترامپ هدیه داد.

طبق قوانین ایالات متحده مقام‌های آمریکایی نمی‌توانند هدایای شخصی را که ارزش آنها بیش از ۴۱۵ دلار و از سمت دولت‌های خارجی هدیه داده شده باشد، نگه دارند.

پیشتر در اواسط دولت جو بایدن، رئیس جمهور سابق آمریکا، نمایندگان دموکرات کمیته نظارت مجلس نمایندگان آمریکا دونالد ترامپ و خانواده‌اش را متهم کرده بودند به اینکه در دوران ریاست جمهوری اول وی، بیش از ۱۰۰ هدیه به ارزش تقریبی ۳۰۰ هزار دلار از کشورهای خارجی را به این کمیته اعلام نکرده است.

طبق این گزارش این هدیه‌ها شامل ۱۶ هدیه دریافتی از عربستان سعودی و امارات متحده عربی، تابلوی نقاشی بزرگ اهدایی از سوی رئیس جمهور السالوادور، ماکت ۴۶۰۰ دلاری از بنای تاج محل هندوستان و چوب‌های گلف اهدایی شینزو آبه و همچنین کتاب‌ها و اشیا هنری از طرف شی جین‌پینگ، رئیس جمهور چین هستند که ترامپ آنها را گزارش نکرده است.

منبع: ایسنا

ترامپ دستور جدید صادر کرد/ قطع دسترسی 2 مقام سابق آمریکا به اطلاعات محرمانه

۸ بازديد

اکوایران: پس از قطع دسترسی جو بایدن به اطلاعات محرمانه توسط ترامپ، این بار 2 مقام ارشد دولت پیشین نیز از دسترسی به این اطلاعات محروم می‌شوند.

ترامپ دستور جدید صادر کرد/ قطع دسترسی 2 مقام سابق آمریکا به اطلاعات محرمانه

به گزارش اکوایران، coinsgame خبرگزاری رویترز به نقل از چند مقام کاخ سفید اعلام کرد: دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا مجوز امنیتی آنتونی بلینکن وزیر امورخارجه و جیک سالیوان مشاور امنیت ملی دولت پیشین آمریکا را برای دسترسی به اطلاعات محرمانه لغو می کند.

این اقدام دو روز پس از آن صورت می‌گیرد که ترامپ روز جمعه مجوز دسترسی بایدن به این اطلاعات محرمانه را نیز لغو کرده بود.

جیک سالیوان مشاور سابق امنیت ملی، لیزا موناکو معاون دادستان کل جو بایدن رئیس جمهور سابق آمریکا و اندرو وایسمن، مارک زید و نورم آیزن سه وکیل دموکرات نیز در این لیست قرار دارند. به نقل از ایرنا، این اقدام در حالی انجام می شود که روز گذشته ترامپ اقدام مشابهی در ارتباط با جو بایدن انجام داد و دسترسی وی را به اطلاعات محرمانه قطع کرد.

اکوایران: دونالد ترامپ اعلام کرد که مجوزهای امنیتی جو بایدن رئیس جمهوری دموکرات سابق این کشور، لغو و دسترسی روزانه او به اطلاعات محرمانه (طبقه‌بندی شده) متوقف شد.

به گزارش اکوایران، ترامپ جمعه شب به وقت محلی در شبکه اجتماعی خود موسوم به «تروث‌سوشیال» نوشت: «نیازی نیست که جو بایدن همچنان به اطلاعات طبقه‌بندی‌شده (محرمانه) دسترسی داشته باشد. بنابراین، ما بلافاصله مجوزهای امنیتی جو بایدن را لغو کرده و گزارش‌های اطلاعاتی روزانه او را متوقف می‌کنیم.»

وی افزود: «او (بایدن) خود این رویه را در سال ۲۰۲۱ ایجاد کرد، زمانی که به جامعه اطلاعاتی دستور داد تا رئیس‌جمهوری چهل‌وپنجم ایالات متحده (من!) را از دسترسی به جزئیات امنیت ملی محروم کند، در حالی که این یک امتیاز معمول برای رؤسای جمهور سابق بود.»

واکنش ترامپ به سلامت جسمانی بایدن

رئیس جمهوری جمهوریخواه آمریکا با اشاره به وضعیت سلامتی بایدن اضافه کرد: گزارش ها نشان می دهد که «بایدن از حافظه ضعیف رنج می‌برد و حتی در دوران اوج خود نیز نباید به او برای داشتن اطلاعات محرمانه اعتماد می‌کردیم.» 

ترامپ در پایان خطاب به جو بایدن با حروف بزرگ انگلیسی نوشت: «جو، تو اخراجی!»

مجوزهای امنیتی که ترامپ به آنها اشاره دارد، به روسای جمهور سابق آمریکا امکان دسترسی به اطلاعات محرمانه را حتی پس از ترک سمت و کاخ سفید می‌دهد.

خیز بلند برای معامله‌ بزرگ؛ چرا ترامپ جنگ تجاری جدید با پکن را کلید زد؟

۸ بازديد

اکوایران: از نظر اقتصادی، ایالات متحده و چین جدایی‌ناپذیر به نظر می‌رسیدند. اصطلاح «چیمیریکا» ​​این پویایی را نشان می‌دهد: چین تولید را نجات داد، آمریکا مصرف کرد و قرض گرفت. این رابطه به عنوان موتور رشد جهانی شناخته شد و به جهان کمک کرد تا از بحران مالی 2008 بهبود یابد. اما امروزه «چیمریکا» مدت‌هاست که فراموش شده است.

خیز بلند برای معامله‌ بزرگ؛ چرا ترامپ جنگ تجاری جدید با پکن را کلید زد؟

به گزارش اکوایران، فارین پالسی با انتشار یادداشتی نوشت: چندی پیش، آمریکایی‌ها و چینی‌ها بیشتر با یکدیگر تعامل داشتند. در سال 2011، نظرسنجی‌ها نشان داد که اکثر مردمان دو کشور نسبت به دیگری نظر مثبت دارند.

از نظر اقتصادی، coinsgame ایالات متحده و چین جدایی ناپذیر به نظر می‌رسید. اصطلاح "چیمیریکا" ​​این پویایی را نشان می‌دهد: چین تولید را نجات داد، آمریکا مصرف کرد و قرض گرفت. این رابطه به عنوان موتور رشد جهانی شناخته شد و به جهان کمک کرد تا از بحران مالی 2008 بهبود یابد.

فرصت‌ها و چالش‌های پکن و واشنگتن

به نوشته اقتصادنیور، امروزه «چیمریکا» مدت‌هاست که فراموش شده است. نظرسنجی پیو در سال 2024 نشان می‌دهد که 81 درصد از آمریکایی‌ها به چین نگاه نامطلوبی دارند و 42 درصد این کشور را «دشمن» ایالات متحده می‌دانند. نقطه عطف در سال 2012 بود، زمانی که باراک اوباما و میت رامنی، نامزدهای ریاست جمهوری، چین را عامل مشکل اشتغال در میان رای دهندگان در نوسان به چالش کشیدند.

پس از آن تشدید تنش‌ها موجب شد تا چین آمریکا را از دست بدهد. دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، باعث ایجاد شکاف بین واشنگتن و پکن نشده، اما تاکنون، علاقه چندانی به رفع چالش‌ها نشان نداده است.

هم ایالات متحده و هم چین مسیر مشابهی از سرخوردگی را طی می‌کنند. تفاوت در این است که ایالات متحده دارای منابع داخلی و همسایگانی متحد است که به واسطه‌شان می‌تواند چالش‌های خود را برطرف کند، در حالی که چین به دلیل محدودیت منابع و همسایگان بی‌ثبات با شرایط دشوارتری روبرو است.

جو بایدن، رئیس‌جمهور سابق، اقتصاد ایالات متحده را در طول دوران تصدی خود بر خلاف اقتصاد کند تحت رهبری شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین، به سمت یک مسیر باثبات‌تر هدایت کرد.

شکاف بین تولید ناخالص داخلی سرانه ایالات متحده و چین پس از پایان همه‌گیری کووید-19 افزایش یافته است. برکناری دو وزیر دفاع متوالی توسط شی جین پینگ در میان پاکسازی گسترده‌تر مقامات ارشد نظامی نیز ضعف در توانایی نظامی و وفاداری چین را آشکار می‌کند.

اسکات بسنت، منتخب ترامپ برای وزیر خزانه داری، پیشنهاد برگزاری نشستی با متحدان آمریکا برای مذاکره مجدد درباره شرایط تجاری را مطرح کرده است. «توافق مار-آ-لاگو» پیشنهادی که از توافق پلازا در سال 1985 الگوبرداری شد، مذاکرات تجاری اساسی را با تمایل ترامپ برای برندسازی شخصی را ترکیب کرد.

download

اتحادی جدایی ناپذیر

اگرچه امکان‌پذیری چنین گردهمایی نامشخص است، اما بسیاری از کشورها ممکن است مایل باشند در صورتی تحقق شرایط تجاری مطلوب‌تر، برای ترامپ پیروزی دیپلماتیک رقم بزنند. با این حال، محدود کردن فهرست مدعوین اجلاس به متحدان ایالات متحده، تأثیر اقتصادی چنین نشستی را محدود می‌کند و فرصت طلایی را از دست می‌دهد. برای تغییر واقعی سیاست تجاری ایالات متحده و تقویت رهبری اقتصادی این کشور، توافق پیش رو باید شامل چین باشد.

اقتصاد ایالات متحده و چین آنقدر به هم مرتبط است که هیچ یک نمی‌توانند مسیر مطلوبی را به تنهایی تعیین کنند، در حالی که نسبت به دیگری کاملاً بی‌تفاوت هستند. مانند دو مسافر بزرگ که روی صندلی‌های هواپیمای مجاور قرار گرفته‌اند، اندازه و تأثیر آنها بر یکدیگر را برجسته می‌سازد.

ایالات متحده و چین روی هم حدود 43 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی و نزدیک به 48 درصد از تولید جهانی را تشکیل می‌دهند. مصرف کنندگان آمریکایی مهم‌ترین منبع تقاضا هستند که کارخانه‌های چینی را فعال نگه می‌دارند.

تعرفه‌هایی که ترامپ تهدید کرده، قیمت‌ها را برای آمریکایی‌ها افزایش می‌دهد و با تغییر مسیر جریان‌ها از طریق کشورهای ثالث، تجارت مستقیم آمریکا و چین را تا حدی کاهش می‌دهد. با این حال، تعرفه ها مانع از ورود صادرکنندگان چینی به بازار جهانی به دلیل رقابت در داخل کشور نخواهد شد.

کالاهای چینی از طریق واسطه‌هایی مانند مکزیک و ویتنام با قیمت‌های بالاتر به زنجیره‌های عرضه جهانی دوباره وارد بازارهای امریکا خواهند شد.

واقعیت اقتصادی بر بیهوده بودن تلاش‌های شاهین‌های ضدچینی واشنگتن و دیپلمات‌های به اصطلاح گرگ‌جنگجو پکن تأکید می‌کند.

چین همچنان بزرگترین شریک تجاری ایالات متحده در زمینه کالاها و خدمات در خارج از آمریکای شمالی است. در سال 2023، کسری تجاری ایالات متحده با چین به 252 میلیارد دلار رسید که پایین‌ترین سطح از سال 2009 بود، اما همچنان 55 درصد بیشتر از کسری تجاری با مکزیک، بزرگترین کشور بعدی است.

این عدم تعادل تجاری اغلب جریان قابل توجه صادرات ایالات متحده به چین را تحت الشعاع قرار می‌دهد، گزاره‌ای که در سال گذشته از 195 میلیارد دلار فراتر رفت - که تنها از صادرات به کانادا و مکزیک پیشی گرفت.-

در این میان، تهدیدهای پیش از تحلیف ترامپ مبنی بر اعمال تعرفه‌های جدید بر چین را باید بیشتر به عنوان موقعیتی برای مذاکرات تجاری آتی تلقی کرد تا یک عمل انجام شده. ترامپ با پیوند دادن تعرفه‌ها به مواد شیمیایی مورد استفاده در تولید فنتانیل توسط پکن، تمایل خود را برای استفاده از تعرفه‌ها به عنوان ابزاری برای چانه‌زنی نشان داده است.

جنگ تجاری با چین برای بازار سهام بی‌خطر خواهد بود و رشد تولید ناخالص داخلی ایالات متحده را کاهش می‌دهد - دو شاخصی که ترامپ به‌ویژه به آن‌ها حساس است و او تمایلی به اعتراف در باب عملکرد نسبتاً خوبی این دو مقوله در دوران بایدن ندارد.-

حامیان ترامپ اغلب او را تغییر دهنده بازی می‌نامند، او با کارت های بازی خارجی مانند بازی برای انحصار رفتار می‌کند و کشورها را به عنوان دارایی برای کنترل، تجارت، یا اهرمی برای غلبه بر رقبا می‌داند. هیچ دوستی دائمی که ریشه در ارزش‌های مشترک داشته باشد و نه دشمنی که توسط ایدئولوژی تعریف شود در این میان وجود ندارد. هر رهبر خارجی به سادگی بازیکن دیگری است که برای تسلط بر طرف خود در هیئت مدیره رقابت می‌کند.

بر اساس قواعد این بازی جدید، ترامپ و رهبران دیگر جهان آزادی عمل گسترده‌ای دارند و اقداماتی را انجام می‌دهند که زمانی غیرقابل تصور بود.

دولت ترامپ این فرصت را دارد که به جای ادامه دادن به رویکرد تقسیم‌بندی‌شده سلف خود، با چین معامله بزرگی انجام دهد.

لفاظی‌های ضدچینی ترامپ ممکن است به او اعتبار عمومی لازم برای میانجی‌گری یک توافق گسترده و پایدار را بدهد، درست مانند قراردادهای کنترل تسلیحات رونالد ریگان، رئیس‌جمهور سابق آمریکا با اتحاد جماهیر شوروی. تسلط محکم او بر حزب جمهوری خواه، رئیس جمهوری را تقریباً در برابر انتقاد از سمت جناح راست نفوذناپذیر می‌کند و به او انعطاف دیپلماتیک می‌دهد، جایی که پیشینیانش در گره‌هایی در هم پیچیده گرفتار شده بودند.

تنها اهرم واشنگتن در برابر اژد‌های زرد

معامله بزرگ با چین به معنای سازش در مسائل مهم امنیتی نیست. دولت ایالات متحده نباید به پکن اجازه دسترسی به فناوری‌های حساس بدهد یا چشم خود را بر یارانه‌های دولتی که به طور ناعادلانه از محصولات صنعتی چین سود می‌برند ببندد.

هدف از یک معامله بزرگ باید این باشد که چین را محکم در مدار اقتصادی جهانی تحت رهبری ایالات متحده قرار دهد و در عین حال بخش عمده‌ای از مزایای تجارت دوجانبه با کارگران آمریکایی را به اشتراک بگذارد. با این حال، برای گرفتن امتیازات معنادار از چین برای دستیابی به یک توافق تجاری، ترامپ باید به چیزی بیش از اجبار تکیه کند.

تعرفه‌های بالاتر بر کالا‌های چینی احتمالاً انتقام‌جویی را برانگیخته و منجر به افزایش تورم برای مصرف‌کننده در ایالات متحده و آسیب به صنعت ایالات متحده خواهد شد. در عوض، دولت ترامپ باید استراتژی در آغوش گرفتن خرس گریزلی را اتخاذ کند؛ استراتژی که تضمین کند رشد اقتصادی چین با منافعی که در موفقیت آینده ایالات متحده دارد، همسو می‌شود.

برای موفقیت در مذاکرات تجاری با چین، دولت ترامپ باید به جای رویارویی مستقیم، رهبری چین را با یک دوراهی مواجه کند. دولت می‌بایست به جای استفاده از تعرفه‌ها برای کاهش کسری تجاری، صراحتاً سطوح تعرفه را به میزان سرمایه‌گذاری چین در ایالات متحده مرتبط کند.

اگر شی خواهان تعرفه‌های کمتر است، فقط باید در ایالات متحده سرمایه‌گذاری بیشتری کند. این شرایط به واشنگتن اجازه می‌دهد تا شرایط یک توافق تجاری را تعیین کند و پکن را با یک انتخاب روشن باقی بگذارد؛ پذیرش مجازات برای عدم رعایت یا دریافت پاداش برای همکاری.

به عنوان مثال، در سال ۲۰۲۳، کسری تجاری ایالات متحده با چین در قیاس با مکزیک، حدود ۹۰ میلیارد دلار بیشتر شد. چین بخشی از این شکاف را با افزودن ۶. ۳ میلیارد دلار به دارایی‌های خود در اوراق بهادار بلندمدت ایالات متحده و ۶۲۱ میلیون دلار سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی جدید (FDI) در این کشور جبران کرد که با این کار تعادل «پرداخت نشده» تقریباً ۸۳ میلیارد دلار باقی ماند.

دولت ترامپ می‌تواند تعرفه‌ها را مستقیماً با این تعادل پرداخت نشده متناسب کند و چین را تشویق کند که شکاف را از طریق ترکیبی از افزایش صادرات ایالات متحده یا سرمایه‌گذاری‌های مستقیم که به نفع صنایع و جوامع ایالات متحده است، کاهش دهد.

2

تنها گزینه چین برای عبور از بحران

برای پرداختن به نگرانی‌های بالقوه امنیت ملی، سرمایه‌گذاری‌های چینی به صنایع تعیین‌شده محدود می‌شود و مشمول بررسی‌های دقیق دولت ایالات متحده قرار خواهد گرفت. تملک شرکت‌های موجود در ایالات متحده متوقف می‌شود، در حالی که سرمایه‌گذاری‌های سبز - مانند کارخانه‌های تازه‌ساخته‌ای که مشاغل جدید ایجاد می‌کنند - و استارت‌آپ‌های فناوری‌های غیرحساس از امتیاز‌های ترجیحی برخوردار خواهند بود.

چین راه‌های متعددی برای دستیابی به اهداف هزینه و سرمایه‌گذاری خود و همچنین اجتناب از تعرفه‌های بالاتر خواهد داشت. به عنوان مثال، سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی چین در ایالات متحده از سال ۲۰۱۶ تا کنون ۹۷ درصد کاهش یافته است. بازگشت به سطوح سال ۲۰۱۶، با تعدیل تورم، به حدود ۳۵ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری جدید نیاز دارد.

به طور مشابه، بانک خلق چین (PBOC) از سال ۲۰۱۶ بدهی‌های مرتبط با دارایی‌های خود را در خزانه داری ایالات متحده بیش از یک سوم کاهش داده است. معکوس کردن این روند با هدایت مجدد خرید طلا توسط PBOC در طول سال ۲۰۲۴ به بدهی خزانه داری ایالات متحده می‌تواند ۴۳ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری جدید ایجاد کند. این امر از تلاش‌های ایالات متحده برای پایین نگه داشتن نرخ بهره پشتیبانی می‌کند؛ به‌ویژه در شرایطی که پیش‌بینی می‌شود سیاست‌های ترامپ بدهی ملی را تا ۷. ۷۵ تریلیون دلار در دهه آینده افزایش دهد. به عنوان یک مزیت جانبی، چنین اقدامی به طور مؤثری صحبت در مورد یک واحد پولی بریکس یا دلارزدایی جهانی را با تعهد مجدد عمومی به دلار ایالات متحده به عنوان ارز ذخیره جهانی متوقف می‌کند.

در بخش تجارت، چین می‌تواند واردات نفت و گاز آمریکا را تا ۲۵ درصد در سال ۲۰۲۴ افزایش دهد و ۵ میلیارد دلار هزینه اضافی ایجاد کند. حتی با افزایش این حجم تعامل تجاری، سهم ایالات متحده از واردات انرژی چین کمتر از یک سوم روسیه باقی می‌ماند و استقلال انرژی چین حفظ می‌شود. این اقدامات - افزایش مجموع ۸۳ میلیارد دلار در هزینه‌ها و سرمایه‌گذاری - چین را قادر می‌سازد تا به اهداف خود دست یابد و از افزایش تعرفه‌ها جلوگیری کند.

موضع رهبری و آزمون بزرگ پزشکیان

۹ بازديد

 

فرهیختگان نوشت: دولت پزشکیان باید به‌سرعت با رهبری همراه شود و در بازی ترامپ درگیر نشود. این یک آزمون برای پزشکیان است که آیا می‌خواهد دولت سوم روحانی شود یا اینکه قصد دارد وفاق را ادامه دهد؟

 
موضع رهبری و آزمون بزرگ پزشکیان
 
 
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

نامه نیوز - مصطفی غنی‌زاده، پژوهشگر علوم سیاسی نوشت: انتشار فکت‌شیتی که ترامپ آن را امضا کرده، بخش بزرگی از خوش‌بینی‌های اولیه را از بین برد. گرچه این یک فرمان اجرایی نیست اما از یک یادداشت بدون الزامات اجرایی هم coinsgame بیشتر است و از تمامی ساختار‌های دولتی می‌خواهد تا به اقتضای دستورات ذکرشده در این متن را اجرایی کنند تا به اهداف تعیین‌شده در آن دست یابند. اما اهداف تعریف‌شده در این متن که منبع عمل کل دولت ترامپ در چهارسال آینده است، چه مواردی را مشخص کرده؟ 

۱. ایران باید از داشتن سلاح هسته‌ای محروم شود. فشار حداکثری بر دولت جمهوری اسلامی ایران بازگردانده می‌شود تا همه‌ مسیر‌های دستیابی به سلاح هسته‌ای مسدود و با نفوذ بدخیم ایران در خارج از مرز‌های آن مقابله شود. 

۲. ایران باید از داشتن موشک‌های بالستیک قاره‌پیما محروم شود. 

۳. شبکه‌ تروریستی [منطقه‌ای و بین‌المللی] ایران باید خنثی شود. 

۴. باید با توسعه تهاجمی موشکی ایران و همچنین سایر قابلیت‌های تسلیحاتی نامتقارن و متعارف ایران مقابله کرد. 

دیگر مفاد این متن، همان چیزی را به ما نشان می‌دهد که پمپئو در آن شرایط دوازده‌گانه معروف خود در دولت اول ترامپ از ایران خواسته بود، یعنی آنچه تغییر کرده صرفاً لحن وحشیانه‌ سابق به سمت لحن مهربانانه است. هدف هم فاصله انداختن میان ادراک و واقعیت است. ترامپ فهمیده نمی‌تواند با زبان زور مردم ایران را شکست دهد، پس این بار زبان خود را به ادبیاتی فریبنده و دوستانه تغییر داده اما در عمل، همان مسیر سابق را ادامه می‌دهد و همان خواسته‌های استعماری را مطرح می‌کند. 

ترامپ حتی همان معافیت‌های دولت اول خود برای چابهار و خرید گاز و برق از ایران برای عراق را هم لغو کرده تا نشان دهد در عمل خشونت بیشتری را علیه ایران به کار خواهد بست. در این میان فهم عجیب برخی مسئولان دولتی هم انصافاً مایه‌ تحیر است. خلاصه ماجرا این است که ترامپ سعی دارد یک بازی دوسرباخت را برای ما طراحی کند؛ از یک‌طرف اگر به جامعه توضیح داده شود که عمل و رفتار‌های ترامپ و خواسته‌های او چه خواهد بود، خود موجب ایجاد انتظارات تورمی بیشتر خواهد شد. از طرف دیگر اگر اجازه بدهیم بازی رسانه‌ای تیم ترامپ پیش‌رود و ادراک جامعه از رفتار واقعی آن‌ها فاصله بگیرد، عملاً هرگونه عدم‌توافقی در آینده به گردن نظام و دولت خواهد افتاد. توافقی که اهداف اعلامی‌اش در متن مذکور عملاً به‌معنای نابود کردن ایران و تخلیه کشور از هرگونه ابزار دفاعی حتی متعارف است. 

از طرف دیگر پذیرش فرایند چنین مذاکره‌ای، منجر به پیشروی طرف مقابل خواهد شد. معنای پذیرش مذاکره، این خواهد بود که ایران واقعاً ضعیف است و حاضر شده زیر فشار چنین فکت‌شیتی تن به مذاکره دهد. امری که خود موجب افزایش فشار خواهد شد؛ چراکه طرف مقابل اینطور برداشت می‌کند که فشار بیشتر به ایران، موجب گرفتن امتیاز بیشتر و عقب رفتن ایران خواهد شد. درواقع فرایند ایجاد تهدید از طرف مقابل، پاسخ گرفته و در آینده هم ادامه خواهد یافت. از طرف دیگر، این فرایند حتماً به یک معامله یا توافق مفید برای ایران منجر نخواهد شد؛ چراکه طرف مقابل دست خود را به شدت برتر دانسته و در مذاکرات حاضر به امتیاز چندانی نخواهد بود. 

از همین جهت است که رهبر انقلاب، فارغ از سخنان فریب‌دهنده ترامپ، به واقعیت ماجرا و فرایند‌های طراحی‌شده او توجه کرده‌اند و هرگونه مذاکره را منتفی دانسته‌اند. این یک حرکت ضدبازی دشمن برای فاصله انداختن بین ادراک و واقعیت در میان ایرانیان است. رهبری با پاسخ نه به جملات ترامپ که به متن تهدیدآمیز او و همچنین عمله‌های او در وزارت خارجه آمریکا، عملاً نزاع را در سطح دشمن پاسخ داده‌اند تا اجازه پیشروی به دشمن داده نشود. اینجا جایی است که دولت پزشکیان باید به‌سرعت با رهبری همراه شود و در بازی ترامپ درگیر نشود. این یک آزمون برای پزشکیان است که آیا می‌خواهد دولت سوم روحانی شود یا اینکه قصد دارد وفاق را ادامه دهد؟ همچنین باید در عرصه رسانه داخلی، نسبت به رویکرد واقعی ترامپ علی‌رغم سخنانش کار مفصل صورت گیرد تا مردم از واقعیت عمل آن‌ها مطلع شوند. همچنین در عرصه رسانه خارجی، پرسیده شود که آیا واقعاً مسئله ترامپ آنچه می‌گوید است یا آنچه امضا می‌کند؟ این یک ضدحمله به بازی طراحی‌شده توسط ترامپ و نتانیاهو است. اصلاح وضعیت داخلی و حل مسائلی مانند ثبت سفارش آزادانه با قاعده 90-10 هم ازجمله موارد ضروری است.